آموزش جملات پرکاربرد در مکالمات روزمره زبان انگلیسی
یادگیری عبارات کاربردی و اصطلاحات عامیانه انگلیسی با معنی فارسی
Show consideration for someone
رعایت حال کسی را کردن.
a kind way of behaving that shows you care about other people’s feelings and needs
مثال:
You should show consideration for elderly people
شما باید رعایت حال افراد سالمند را بکنید.
آموزش تصویری اصطلاحات کاربردی، روزمره و عامیانه زبان انگلیسی همراه با معنی فارسی
اصطلاحات پر کاربرد زبان انگلیسی با معنی فارسی و مثال
Have nerves of steel
اعصاب پولادین داشتن (اعصاب قوی داشتن)
مثال:
A: I can’t figure out how john can keep his cool in difficult situations.
الف: سر در نمیاورم جان چطور می تواند در موقعیت های دشوار خونسردیش را حفظ کند.
B: Yeah. He never loses his temper. He has nerves of steel.
ب: آره. هیچ وقت از کوره در نمی رود. اعصابش از فولاد است.
اصطلاحات کاربردی و روزمره زبان انگلیسی با معنی فارسی همراه با مثال
Keep something under your hat
چیزی را از دیگران مخفی نگه داشتن - در دل خود نگه داشتن
مثال:
You should keep the news under your hat.
تو باید این خبر را از دیگران مخفی نگه داری.
اصطلاحات روزمره زبان انگلیسی :
Be in somebody's shoes
به جای کسی بودن
مثال:
If I were in your shoes = If i were you = اگر جای تو بودم
I wish I were in your shoes = I wish I were you = ای کاش جای تو بودم